فهرست مطالب

نشریه سراج منیر
سال سیزدهم شماره 49 (بهار 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/10/02
  • تعداد عناوین: 6
|
  • مصطفی غفوری* صفحات 9-28
    تعامل و گفتگو با دیگران، جزء لاینفک زندگی انسان محسوب می شود. این مسیله در قرآن کریم و سیره پیامبر اکرم6 و ایمه اطهار:، مورد توجه قرار گرفته و علاوه بر سفارش به تعامل، راه و روش تعامل با دیگران نیز، بیان شده است. خط اصیل وهابیت، از ابتدای پیدایش تاکنون، نسبت به شیعه دیدگاه منفی و تقابلی داشته و حکم کفر و خروج از اسلام را برای شیعیان صادر نموده و هنوز نیز، بر آن نظر است؛ اما این، تمام واقعیت نبوده و علمای وهابی، از یک طیف و گروه نیستند؛ امروزه برخی از وهابیان از رویکرد خط اصیل وهابیت فاصله گرفته و بر این باور شده اند که باید راه تعامل و گفتگو با شیعه را در پیش گرفت، اینان در عمل نیز، به این ایده پایبند بوده اند که گزارشات علمای شیعه ای که با آنان تعامل داشتند، بر این مطلب گواهی می دهد. هر یک از این وهابیان برای تعامل با شیعه، دلایل خاص خود را دارند که ایده قرآنی بودن تعامل، تاکید روایات بر تعامل، تعامل بر اساس اخوت و برادری دینی، تعامل بر اساس زندگی مسالمت آمیز، وجود دشمن مشترک، تعامل بر اساس وحدت و گفتگوی ملی، از دلایل این طیف محسوب می شود.
    کلیدواژگان: وهابیت، تعامل، شیعه، تقریب بین مذاهب
  • بررسی تطبیقی دیدگاه وهابیت و نووی درباره توحید ربوبی و الوهی
    سید ابوالفضل حسینی پور*، عبدالمحمد شریفات صفحات 29-47
    نووی، یکی از علمای تراز اول اهل سنت است که دارای گرایشات اشعری و حدیث گرایانه است. اهتمام به نقل قول سلف و حدیث گرایی نووی، باعث شده است که وهابی ها، تمایل زیادی برای همفکر نشان دادن او با خودشان داشته باشند؛ از این رو، سعی کرده اند برخی از اقوال مخالف اندیشه وهابیت او را، توجیه کنند؛ در حالی که با بررسی های علمی، مشخص می شود که بین نووی و وهابیت، نه تنها هیچ تطابقی نیست، بلکه تضاد نیز وجود دارد. این تضاد در شاخص تفکر وهابیت (یعنی توحید ربوبی و الوهی)، آشکار است؛ زیرا نووی، همانند وهابی ها، توحید الوهی و ربوبی را به گونه ای تفسیر نکرده که اموری مانند طلب شفاعت، استغاثه و تبرک به اموات، شرک باشند؛ بلکه وی، اعتقاد به اذن الله و استقلالیت را در تحقق توحید و شرک ربوبی دخیل دانسته است. او در توحید الوهی نیز، اعتقاد به ربوبیت را در تحقق عبادت، شرط می داند.
    کلیدواژگان: وهابیت، نووی، توحید، عبادت، اشاعره
  • مجید حیدری آذر* صفحات 49-71
    یکی از مباحث مهمی که در حوزه نقد وهابیت مورد بحث و کنکاش قرار می گیرد، بحث سنت و بدعت است. مراد از سنت در این مبحث، آن چیزی است که مستند به اصول شرع باشد و نقطه مقابل آن، بدعت می باشد. تعاریف متعددی برای بدعت ارایه شده است. محور عمده تعریف ها، حول دو مطلب می چرخد؛ یکی نداشتن اصل در شرع برای امر محدث (نوپیدا) و دیگری، اضافه کردن به دین یا کاستن از آن، با استناد به شرع می باشد. وهابی ها در این بین، با توسعه در مفهوم بدعت، بسیاری از کارهای مسلمانان را بدعت معرفی می کنند. آنها انجام هر عملی را که در زمان پیامبر6 و صحابه و تابعان به آن عمل نشده را، مصداق بدعت می دانند و از طرفی، اصل داشتن این اعمال در شرع و اطلاقات آن را مخدوش می دانند؛ در حالی که اولا، اختلاف در اصل داشتن یا نداشتن عملی در شرع، از امور اجتهادی هست و به راحتی نمی توان حکم بدعت داد؛ از طرف دیگر، ترک فعلی از سوی پیامبر6 مادامی که دلیل و قرینه ای به همراه نداشته باشد، دلالت بر حرمت آن فعل ندارد؛ بلکه صرفا بر عدم وجوب آن دلالت می کند.
    کلیدواژگان: سنت، بدعت، وهابیت، سنت ترکیه
  • زینب ربیعی* صفحات 73-97
    وهابیان معتقدند، مشرکان عصر پیامبر6، توحید ربوبی داشتند و با استناد به برخی آیات، مانند آیه31 سوره یونس، سعی در اثبات آن دارند. آنان قصد دارند با این نظر، دو مسیله را ثابت کنند؛ اولا، انبیا: فقط برای دعوت به توحید الوهی مامور بودند؛ ثانیا، بر اساس قول به توحید ربوبی مشرکان، مسلمانان عصر حاضر، که به بزرگان خود متوسل می شوند، مشرک تر از مشرکان زمان رسول الله6 می باشند؛ در حالی که با دقت در آیات و روایات نبوی6 به این نتیجه دست می یابیم که مشرکان، نه تنها به توحید ربوبی معتقد نبوده، بلکه دلیل و مبنای شرک آنان در الوهیت نیز، برخاسته از شرک ربوبی آنها بوده است. این نظر در مقاله پیش رو با محوریت آیات31 تا 36 سوره یونس و مبتنی بر تفاسیر اهل سنت تببین شده و آیاتی بر تایید این نظریه از جهت تاریخی و عقلی آورده شده که اثبات می کند، انبیا: برای توحید به معنای عام مبعوث شده و دعوتشان شامل توحید ربوبی هم می شود.
    کلیدواژگان: وهابیت، آیه31 تا 36 سوره یونس، توحید ربوبی، توحید الوهی، مشرکان
  • مرتضی ابراهیم پور* صفحات 99-118
    تاریخ وهابیان آکنده از تخریب بناهای واقع بر قبور انبیا، صحابه، تابعان و دیگر صالحان است. محمد بن عبدالوهاب در روزهای نخست تفاهم با عثمان بن معمر، حاکم عیینه، بنای واقع بر قبر زید بن خطاب را تخریب کرد؛ در سال های هم پیمانی محمد بن عبدالوهاب با محمد بن سعود، این موضوع تبدیل به رویه و سنتی جاری در میان وهابیان شد. آنان پس از تصرف مدینه، ابنیه واقع بر مزارات بقیع را تخریب کردند؛ اکنون نیز، چانچه ظروف و شرایط، مساعد وهابیان باشد، قبه خضراء رسول الله6 را تخریب می کنند. داعش به تبع وهابیان در سرزمین های عراق و سوریه، بناهای واقع بر قبور بسیاری از صالحان را ویران کرده اند. وهابیان بر حسب خوانش خود معتقدند، ساخت بنای بر قبور حرام، بدعت و ذریعه شرک است؛ این در حالی است که برخی از آیات قرآن مانند آیه 21 سوره کهف، 32 سوره حج و 23 سوره شوری، دلالت بر جواز بنای بر قبور می کنند؛ علاوه بر این، به گواه تاریخ و سیره مسلمانان، از زمان صحابه تاکنون، از نظر مسلمانان در ادوار مختلف، ساخت بنای بر قبور امری مجاز و مشروع است؛ لذا در تحقیق پیش رو، به تبیین آیات و سیره مسلمانان در این رابطه پرداخته خواهد شد.
    کلیدواژگان: بنای بر قبور، وهابیت، سیره مسلمانان در باب بنای بر قبور، آیات دال بر مشروعیت بنای بر قبور، مشروعیت بنای بر قبور
  • مصطفی مهاجر* صفحات 119-129

    کتاب «استغاثه و جایگاه شرعی آن» اثر «محمدطاهر القادری» نویسنده اهل سنت حنفی، ساکن پاکستان، با ترجمه سیدعبدالحسین رییس السادات به زبان فارسی در 112 صفحه در سال 1390ش از سوی انتشارات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی منتشر شده است. این کتاب مشتمل بر پنج باب است: باب اول: مطالب اولیه درباره استغاثه؛ باب دوم: مفهوم مددخواهی از پیامبر6؛ باب سوم: جایز بودن استغاثه به انبیا و صالحان پس از مرگ آنان؛ باب چهارم: پاسخ به اشکالات و شبهات مخالفان؛ باب پنجم: حسن ظن داشتن به اسلام مسلمانان. در ادامه مطالب مهم هر یک از این ابواب ذکر خواهد شد.

|
  • Mostafa Ghafoori * Pages 9-28
    Interaction and conversation with others is an integral part of human life. This subject has been taken into consideration in the Holy Qur'an and the Prophet's tradition and the infallible Imams. The original version of Wahhabism, from the beginning of its existence until now, has had a negative and aggressive view towards Shia. They maintain that Shia people are not real Muslims. but care must be taken that the Wahhabis are not the same spectrum. Some of them distanced themselves from the original version of Wahhabism and call for dialogue and peace with Shia. Some Shia scholars have participated in the dialogues with some Wahhabis. This group of Wahhabis have their own reasons for dialogue with the Shia. Some of these reasons are as the following: the dialogue is a qur'anic principle, the Narrations also emphasize on the dialogue, fraternity and religious brotherhood, peaceful coexistence, common enemy, reaching unity and national dialogue.
    Keywords: Wahhabism, Coexistence, Shia, Rapprochement Between Religions
  • A comparative study between the views of Wahhabism and Nawawi on the Divine Monotheism and Monotheism
    Seidabolfazl Hoseinopoor *, Abdolmohammad Sharifat Pages 29-47
    Nawawi is one of the first-rate Sunni scholars who has some tendency toward Ash'ari and Hadith. Paying attention to quoting the Salaf and Nawawi's tendency toward Hadith has caused the Wahhabis to classify him as a Wahhabi. While with scientific investigations, it will be cleared that there is not only no compatibility between Nawawi and Wahhabism, but there is also contradiction between them. This contradiction is evident in the interpretation of Divine Monotheism. According to Nawawi, there is no clash between Divine Monotheism and intercession, Supplication from the dead and so on. But according to Wahhabism these issues are Shirk. Nawawi maintain that the key point in Divine Monotheism is to be independent of not, and the intention of worshipping plays an important role.
    Keywords: Wahhabism, Nawawi, Monotheism, worshipping, Ash'ari
  • Majid Heydari Azar * Pages 49-71
    One of the important issues discussed in the field of criticism of Wahhabism is the issue of Tradition and Heresy. The Tradition means what has rooted in the Sharia, and Heresy is its Opposite. There are several definitions for heresy. The main axis of the definitions revolves around two issues; One is the absence of a principle in the Sharia and the other is adding something to the religion or subtracting from it by ascribing it to the Sharia. In the meantime, Wahhabis, by developing the concept of Heresy, considered many actions of Muslims as heresy. They consider doing any act that was not done during the time of the Holy Prophet, and his Companions to be heresy. on the other hand, they consider the new actions has no basis in the Sharia. Whereas we cannot claim that the new actions has no basis in the Sharia, and also if the Holy prophet did not do something it does not mean that action is forbidden.
    Keywords: Tradition, Heresy, Wahhabism, Abandoned Tradition
  • Zeinab Rabiee * Pages 73-97
    The Wahhabis believe that the polytheists of the era of the Holy Prophet (PBH) were believing in Divine Monotheism, trying to prove their claim by referring to the verse 31 of Surah Yunus. According to them, the prophets were just calling for pure monotheism and the Muslims appealing to the Saints are worse than the polytheists at the time of the Holy Prophet Muhammad. While by carefully studying the Qur'anic verses and traditions, we come to the conclusion that the polytheists not only did not believe in monotheism of God, but also were denying it. this essay by using the Sunni Sources will consider the this Wahhabi claim. According to the verses of 31 to 36 from Surah Yunus and historic data, all the prophets were preaching Divine Monotheism and the Wahhabi claim has no basis in Islamic teachings.
    Keywords: Wahabism, the verses 31 to 36 of Surah Yunus, Divine Monotheism, the Pagans
  • Morteza Ebrahim Pour * Pages 99-118
    The history of Wahhabis is full of destructing monuments on the grave of prophets and their companions. At his first days of his alliance with Uthman bin Muammar, the ruler of Oyaynah, Muhammad bin Abd al-Wahhab destroyed the monument on the grave of Zayd bin Khattab; In the years of Muhammad bin Abd al-Wahhab's alliance with Muhammad bin Saud, this issue turned into a common practice among the Wahhabis. After capturing Medina, they destroyed the the monuments on the Baqi Graveyard; Even now, the Wahhabis intend to destroy the monuments built on the tomb of the Holy prophet. Following the footsteps of Wahhabism, ISIS has destroyed the monuments on the graves of many righteous people in Iraq and Syria. According to the Wahhabi interpretation, building monuments on graves is a kind of heresy and polytheism. This is despite the fact that some Quranic verses indicate the permissibility of building Monuments on graves; In addition, history and the tradition of Muslims show that, from the time of the Companions until now, building monuments on graves was customary among Muslims.
    Keywords: Building Monuments of Graves, Wahhabism, the Tradition of Muslims, Quranic verses, legitimacy